زلف جنگل زیر باران..
گفتم:
زندگی قافیه ای بارانی است
من اگر پاییزم
توبهاری و به اندازه باران خدا زیبایی..
گفت:
ای صمیمی ای دوست
گاه بیگاه لب پنجره خاطره ام می آیی
ای قدیمی ای خوب
تو مرا یاد کنی یا نکنی
من به یادت هستم..
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۸۸ ساعت 14:41 توسط وحید نیکوقدم
|
وحید نیکوقدم، نویسنده، سردبیر و تهیه کننده، دانش آموخته رشته های جامعه شناسی گرایش پژوهشگری و دامپزشکی و بدنیا آمده در انتهای بهار 1361